یادم میآید راهنمایی که بودیم، یک روز یکی از دوستانم آمد و گفت: «ببین! کاش من یه خال زیر لبم داشتم! اون وقت خیلی خوشگل میشدم.» گفتم چطور؟ گفت: «آخه خالهی من یه خال زیر لبش داره و خیلی خوشگله.»
چند وقت پیش مطلبی خواندم در بارهی مردم هند. از قرار معلوم چون مردم هند اکثراً پوستشان به رنگ تیره است، و ترکیبی از نژاد (:رنگ) های زرد و سیاه هستند، و چون بعضی از بازیگرانشان کاملاً سفید هستند، سفیدی در این کشور یک نوع معیار زیبایی به حساب آمده است. خیلی از مردم (طبیعتاً بیشتر خانمها) خود را میکشند تا پوستشان سفید شود، یا با استفاده از انواع کرم و مواد سفید کننده و یا با عملهای جراحی. هرکس میخواهد معروف شود و بازیگر و خواننده و ورزشکار و کلاً سلبریتی شود، اولین کاری که میکند این است که میرود عملهای جراحی مختلفی انجام میدهد یا از این مواد آرایشی سفید کننده استفاده میکند تا پوستش سفید شود یا دائماً سفید بماند. چیزی شبیه به عمل بینی و گونه و فک و چانه و غیره که در کشور عزیز ما باب شده است و خیلیها فکر میکنند تمام بینیهای سربالا یا گونههای برجسته یا فکهای زاویهدار یا لپهای چالهدار یا غیرههای غیرهدار، فینفسه باعث زیبایی میشوند. در واقع دو بحث مطرح است، یکی اینکه چرا مردم فکر میکنند بینی سربالا زیباست؟ و دوم اینکه با فرض این که بینی سربالا زیباست، چرا فکر میکنند وجود یک عضو زیبا باعث زیبا شدن کل چهره میشود؟ فعلاً به زیبایی بدن کاری نداریم، چرا که موضوع آن نیازمند بررسیهای جداگانهایست.
یادم میآید چند وقت پیش یک دانشجوی دستیاری پوست و مو، موضوع پایاننامهاش را در مورد پیداکردن معیارهای زیبایی شناختی جامعه انتخاب کرده بود و به دنبال استاندارد کردن زیبایی در حد امکان بود. او با نمونه برداری به صورت ماسک گچی از چهرهی تعدادی از افراد، جامعهی آماریش را تشکیل داده بود و بعد به اندازهگیری اجزاء و فواصل چهرههای آنها پرداخته بود. این افراد از دید عدهای دیگر، خیلی زیبا، زیبا، معمولی، زشت و خیلی زشت نمرهدهی شده بودند. نتیجهی کار آن پزشک را نمیدانم چه شد. اما لابد مثل اکثر پایاننامهها در گوشهی یک کتابخانه دارد خاک میخورد.
از بحث اصلیمان دور نشویم. داشتم مردم هند را میگفتم که معیار زیبایی برایشان سفیدی پوست بود. جا افتادن این معیار، هزینههای بسیاری را به جامعه تحمیل میکرد(ه است). برای گروهی از مردم که توانایی پرداخت پول این کرمها و عملهای جراحی را نداشتند، سفید نبودن پوستشان باعث سرافکندگی و از دست رفتن اعتماد به نفس شده بود. همچنین، مانعی شده بود برای فعالیتهای فرهنگی و هنری جامعه. چرا که هر جوانی که میخواست قدم در راه فرهنگ و هنر و ورزش و غیره بگذارد، ابتدا به الگوهای آن رشته نگاه میکرد و وقتی میدید آن فرد پوستش سفید است، میخواست که خود را به شکل او درآورد. اگر تواناییاش را نداشت، سرافکنده میشد و بعد هم احتمالاً بیخیال رشتهی مورد علاقهاش. تمام افعال را گذشته به کار بردم تا بگویم وضعیت به این شکل باقی نماند. گروهی از هنرمندهای هندی کمپینی تشکیل دادند با نام «تیره زیباست»1 و سعی در جا انداختن این فرهنگ کردند که مردم باید خود را همانطور که هستند، زیبا ببینند و زیبا قبول کنند. آنها خود کاری برای سفید کردن پوستشان انجام ندادند و دیگران را هم از این کار نهی میکردند. این که تا چه اندازه موفق شدهاند را نمیدانم، اما همین تلاششان برای تغییر ذائقهی زیبایی شناسی مردم قابل تقدیر است. میتوانید در اینجا و اینجا و حتی اینجا مطالبی در مورد این کمپین بخوانید.
دوستی دارم که کارگردان سینما و تلویزیون است. در جشنوارهی سینما حقیقت همدیگر را دیدیم. میگفت که چند ملیان تومان پول دادهام برای دندانهایم. بخشیش برای اینکه تعمیر شوند و بخشیش هم برای اینکه ردیف شوند. بعد گفت: «بازیگران را که میبینی، همه دندانهایشان ردیف و سفید و صدفی است.» بهاش گفتم به نظرت چرا دندانهای ردیف زیباست؟ یعنی کسی بخواهد لبخندش زیبا باشد باید لزوماً تمام دندانهایش ردیف و هماندازه و صدفی و (جدیداً) نگیندار باشد؟ گفت: «تا حدی آره. اما از یه جا به بعد نه. مثلا این دندانها مختص من است. مال من است.» و بعد به دندانهای کناریش اشاره کرد که کمی تیز بودند. منظورش شخصیتی بود که هرکس با اجزاء صورتش مییابد. مثلا آن بینی بزرگ، مال رابرت دنیرو است. فرض کنید دنیرو برود و بینیاش را مثل بعضی از بازیگران مرد ایرانی سربالا و تراشیده کند. از دنیروئیت اش دیگر چیزی باقی نمیماند. خیلی چیزها در صورت آدمها کاراکتر آنهاست. باید باشد. اگر نباشد دیگر آنها برای خودشان و اطرافیانشان آن آدم نیستند.
خمیردندان سیگنال تبلیغاتی که میبینید، را در تهران نصب
کرده بود. این را که دیدم، یاد همان کمپین هندی افتادم. از دندانپزشکان که بپرسی
میگویند اساساً دندان فاصلهدار تمیز کردنش و تعمیر کردنش راحتتر است. منطقی هم
هست، جای بیشتری اطرافش دارد و چیزی لایش گیر نمیکند یا اگر بکند راحتتر در میآید.
خیلی وقتها ارتودنسی برای سلامت دندانهاست که خب حرفی در آن نیست، اما وقتی کلی
پول میرود فقط برای زیبایی دندان آن هم برای وجود این باور که فقط دندان ردیف زیباست،
قدری قضیه غمانگیز میشود. و غمانگیزتر آن که عدهای که پول ندارند برای این
کار(ها) بدهند، از این بابت اعتماد به نفسشان میرود زیر خاک.
- ۱ نظر
- ۱۱ دی ۹۴ ، ۰۲:۱۵